به نام تنهاترین
بعضى چیزا رو كه میشنوى یهو تعجب میكنى ؛ مثل " تو خسته ای بیا یكم دراز بكش " . " اون پتو رو بده من این بچه دستاش یخه " . " چرا ناراحتی ؟ خودتو خالی كن ، حرف بزن " . اینا شاید جملاته خیلى خیلى خیلى معمولیه زندگیه شما باشن . اما بعضیا چند ساله منتظر شنیدنه همین جملاته ساده ان . بعضیا از بس اینارو نشنیدن عقده اى شدن . میرن یه گوشه میشینن كز میكنن . شبا اشك میریزن از بس كسى به حال روحیشون توجه نمیكنه . دیگه كم كم عین سنگ میشن . این آدما دوتا مغز دارن به جاى یه قلب و یه مغز چون اون موقع كه نیاز داشتن هیچكس نبوده پیششون . چون نشده یبار تو زندگى یكى دركشون كنه ، یكى با خودش بگه درسته طرف داد نمیزنه گریه نمیكنه زندگیشو داره میكنه اما چشماش . آروم حرف زدنش .لبخنداى كج و كولش احساساتى شدنه بیش از حدش . چرا عین یه بچه زود دلش میشكنه ؟ نكنه چیزیش شده ؟ نكنه از این زندگى خسته شده ؟ نكنه بهم احتیاج داره ؟ نكنه باید بغلش كنم ؟ . بابا تروخدا بفهمین ببینین بشنوین ! یكم سرتونو بچرخونین ببینین با كی دارین زندگى میكنین ؟ اون شخص چقدر واستون ارزش داره ؟ چرا دیگه هیچ حسى نداره خنثی شده ؟ اگه بچتونه خواهرتونه برادرتونه مادرتونه هر كى كه هست نزارین از درون بمیره ! نزارین الكى الكى به خاطر نشنیدن همین چندتا جمله به ظاهر ساده دور همه چیو خط بكشه و بشه یه ربات فقط ! اون شخص دیگه به این دنیا فكر نمیكنه . دیگه زندگى واسش معنى نداره . منتظر مرگشه ! بفهمین !
اف.واى.آى : نمیدونم كى مودم قراره عوض شه . فعلا كه هر چى محركمه و باعث میشه پست بزارم موداى سد هستن . :(
زمان : حدود 5:13 صبح / تاریخ : شنبه 4 آبان 98 / مكان : اتاقم پشت سیستم / مود : نرمال
زمان : حدود 2:30 ظهر / تاریخ : چهارشنبه 24 اسفند 97 / مكان : اتاقم پشت سیستم / مود : عه لیدل سد
زمان : حدود 11 شب / تاریخ : چهارشنبه 5 دى 97 / مكان : اتاقم پشت سیستم / مود : سد
؟ ,یه ,زندگى ,اون ,كه ,نكنه ,؟ نكنه ,شده ؟ ,از بس ,خیلى خیلى ,اون شخص
درباره این سایت